تازگیای پسرم
سلام پسر عزیزم سید امین،خوبی خیلی وقته نیومده بودم خیلییی دلم میخواست بیام چیزی بنویسم ولی چون اسباب کشی کردیم وهم داداش کوچولوت بدنیا اومد وما رو سوراپرایز کرد چون دو هفته از زمانیکه که وقت داده بودن زودتر بدنیا اومد ،عزیزم خیلییی تغییر کرده ای،بزرگ شده ای ،و وابستگیت خیلی بهتر شده وتو جمع از صدای بلند اینا نمیترسیم وخیلییی منطقی با همه چی رفتار میکنی ،اونقدر داداش کوچولو تو دوست داری ،اونقدر قشنگ میخندونی که هیچ کس به اندازه تو نمیتونه داداش محمد رو بخندونه،تو رو خوب میشناسه ووقتی میگی داداش بهت نگاه میکنه،میخوام از این به بعد وبلاگ تو و داداش باشه ،نمیخوام براتون تک تک وبلاگ باز کنم،چون خاطراتتون بهم ربط داره واین راحتتره و من چون وق...