خاطرات شیرین کودکی

شروع خاطرات سیر محمد ،پسر کوچولوی خوشگلم

1397/11/3 19:00
نویسنده : مامان
184 بازدید
اشتراک گذاری
سلام سید محمد عزیزم ،کوچولوی نازم ،به وبلاگ خودت خوش اومدی ،این وبلاگ مال داداشی وتوعه ،ان شالله بزرگ شدی براتون یه خاطره خوب میشه،
عزیزم شش ماه گذشت انشالله شنبه ۶ بهمن واکسن تو می‌زنیم ،خیلی ماشاالله زرنگی ومثل داداست باهوش
یادمه دوماهت بود خیلی اصرار داشتی که بشینی به همین خاطر خیلی زود نشستی،وخیلی رود هم علت زدی ،چند روزه هم عقب عقب و جلو میری ،خبلی آروم ،ولی تلاش میکنی چهار دست و پا بری،دو هفته ای هم میشه فرنی برات شروع کردم ،ولی نمی‌دونم بعد واکسن چهار ماهگی تعداد دفعاتت زیاد شده ،وبعضی وقتها اگزما میشی نه زیاد ،ولی آدم نگران میشخ،وزمت توچهار ماگی ۶ و نیم قدت ۶۴ بود ،،خیلی پسر خوش رو هستی ،حتی موقعی که از خواب بیدار میشی به رومونو میخندی،
خیلی دوست داشتنی هستی ،
شبا از نه ونیم وده دوست داری بخوابی ولی شبا زود زود بیدار میشی ،بعضی شبا هم خوب می‌خوابی ،صبحها هم یاعتد۸ ،یا ۸ ونیم چشماتو بازی میکنی صدا میدی
عزیزم خیلییی دوست دارم خیلیییییی
پسندها (2)

نظرات (1)

مامانمامان
8 بهمن 97 8:30
انشاالله همیشه خاطرات شاد و خوب باشه
مامان
پاسخ
ممنون گلم